نویسندگان: اریک هوفمان، مگنوس استریو، نیکولابوسیا
مترجمان: سید شاهین موسوی – محمد رؤف علیزاده صالحپور
پیش گفتار
چرا این کتاب؟
یکی از مهمترین عوامل برنامههای موفق تأمین مالی زنجیره عرضه (SCF)، بهبود راهحلهای نرمافزاری و فناوری است که به شرکتها اجازه میدهد با یکدیگر شراکت کرده و گردش پول نقد را در سراسر زنجیره عرضه تسریع کنند. فناوری زنجیره بلوکی (BCT) نویدبخش تغییر رویه تبادل ارزش و اطلاعات در اینترنت توسط افراد و شرکتها است و به نظر میرسد، امکان سطوح جدیدی از همکاریها میان نقشآفرینان زنجیره عرضه را فراهم میکند. اولین پروژههای تجاری در حال جلبتوجه هستند، غول فناوری آی بی اِم (IBM) بهتازگی اعلام کرده که در حال همکاری (تشکیل تیم) با یکی از بزرگترین ارائهدهندگان خدمات لجستیک در جهان- یعنی شرکت مرسک (Maersk)است تا راهحل جدیدی را برای دیجیتالی کردن زنجیره عرضه فرامرزی جهانی از طریق فناوری زنجیره بلوکی ایجاد کند؛ شرکتهای دیانرونگ (Dianrong) و فن کان (FnConn) (یکی از شرکتهای تابعه فاکسکان Foxconn)، واقع در چین، ایجاد یک پایگاه زنجیره بلوکی برای تأمین مالی زنجیره عرضه را اعلام کردهاند. هدف این راهحلها کاهش پیچیدگی و ایجاد ایمنی، دقت و بازدهی در به اشتراکگذاری دادهها است. چندین شرکت نوپا در حوزه اعتبارنامه، بارنامه، تنزیل و تنزیل معکوس از طریق زنجیره بلوکی، بهمنظور هدفگیری بازار میلیارد دلاری تأمین مالی زنجیره عرضه، مشغول هستند. از جمله شناختهشدهترین شرکتهای نوپا میتوان Skuchain (https://www.skuchain.com/)، Gatechain (http://gatechain.com/)، Wave (http://wavebl.com/) و Hijro (https://hijro.com/) اشاره کرد. در اعتبارنامهها و تنزیل و تنزیل معکوس سنتی، پردازش مربوط به بررسی مطابقت هنوز هم بهصورت دستی و با مقایسه اسناد کاغذی مختلف انجام میشود، که باعث خستگی ذهن و بالا رفتن هزینههای نیروی کار میشود. برعکس، مقایسه دستهای (ردیفی) در یک سند دیجیتال یا ورودیهای قابل ارجاع متقابل (مثلاً مقصد بارنامه در اعتبارنامه مورد ارجاع قرار میگیرد) مبتنی بر قراردادهای هوشمند باعث کاهش هزینهها میشوند و در این قسمت است که فناوری زنجیره بلوکی وارد کار میشود.
هدف از نوشتار این کتاب کشف فرصتهای احتمالی کاربرد این فناوری جدید تأمین مالی در راهحلهای تأمین مالی زنجیره عرضه است، بهویژه در تأمین مالی حسابهای پرداختی تأییدشده. در وهله اول، موانع اصلی و مشکلات ارائه راهحلهای تأمین مالی مشخص میشوند. سپس، یک مدل زنجیره عرضه مبتنی بر زنجیره بلوکی تعیین میشود. این چهارچوب مبنایی را برای بحث درباره کاربردهای مرتبط این فناوری که فرصتهایی را در فضای تأمین مالی زنجیره عرضه ایجاد میکنند، فراهم میکند. یافتهها نشان میدهد، فناوریهای زنجیره بلوکی و دفتر کل توزیعشده مزایای قابلتوجهی را برای تمام طرفهای دخیل در یک معامله تأمین مالی زنجیره عرضه فراهم کرده و نویدبخش تسریع فرآیندها و کاهش هزینههای کلی برنامههای تأمین مالی است. همچنین این کتاب پیشنهادهایی را برای تحقیقات آتی در مورد موضوع تأمین مالی زنجیره عرضه و زنجیره بلوکی ارائه میدهد.